استفاده‌کننده‌ی گرامی

این پایگاه اینترنتی برای گرد‌آوری اصطلاح‌های زبان فارسی و دری (فارسیِ رایج در افغانستان) بنیان‌گذاری شده است. برای هر اصطلاح:

- معنی یا معنی‌های آن و

- یک یا چند مثال داده می‌شود و

- تلاش می‌شود چگونگی پیدایش و دگرگونی آن پژوهش و ثبت شود.

شما می‌توانید

اصطلاح موردنظر خود را میان آنهایی که تاکنون وارد شده‌اند، بیابید.

برای این کار کلیدواژه (مدخل) یا یکی از واژه‌های تعیین‌کننده‌ی اصطلاح موردنظر خود را در بخش جستجو بنویسید و دستور جستجو بدهید.

اما شما می‌توانید با

- پیشنهادِ اصطلاح‌های تازه،

- پیشنهادِ تکمیل و اصلاحِ اصطلاح‌های موجود و

- نظرهای اصلاحی و تکمیلی خود

این فرهنگ را پربار‌تر و به بهتر شدن این پایگاه یاری کنید.

بهترین شیوه برای همکاری با پایگاه، نام‌نویسی در آن است .

لطفا پیش از پیشنهاد اصطلاح تازه، با استفاده از بخش جستجو مطمئن شوید که آن اصط. در فرهنگ موجود نیست.

پیشنهادهای داده‌شده پس از بررسی در فرهنگ وارد می‌شوند و در معرض استفاده‌ی همگان قرار می‌گیرند.

توضیح مثال معنی اصطلاح

"هُم فيها خالدون" جمله‌ی آخر آية الكرسي است، به‌معنی: اینان جاودانه می‌مانند. (جمله‌ی کامل: اینان دوزخی‌اند و در آن جاودانه می‌مانند)

آية الكرسي، ‌آيه‌ی 255 از سوره‌ی بقره است كه آغاز آن "الله لا اله الا هو الحي القيوم" و پایان آن "و هو العلي العظيم" است. ولي در سده‌های اخير دو آيه‌ی بعدی را كه با "لا اكراه في الدين" آغاز و با "هُم فيها خالدون" پایان می‌یابند همچون بخشی از آن دانسته‌اند. با اين دید، وقتي كه كسي مي‌گويد تا هُم فيها خالدون، يعني تا آخرین حد  ممكن، یا تا پایان معراج. 

 

این ترکیب به‌تدریج  در گفتگو  کوتاه و به «تا فیها خالدون» دگرگون شده و معنی کنونی را یافته است. 

1- سیگارش به فیها خالدون رسیده بود، پُک قایمی به آن زد و به زمین انداخت.

(تلخ و شیرین – جمال‌زاده) 


2- وای خدا مرگم بده، دامنش اینقدر کوتاهه که وقتی خم می‌شه، تا فیهاخالدونش پیداست.

1- پایان/ تَه/ آخر چیزی

2- نشیمن‌گاه/ آلت تناسلی کسی

فیهاخالِدون چیزی/ کسی