استفاده‌کننده‌ی گرامی

این پایگاه اینترنتی برای گرد‌آوری اصطلاح‌های زبان فارسی و دری (فارسیِ رایج در افغانستان) بنیان‌گذاری شده است. برای هر اصطلاح:

- معنی یا معنی‌های آن و

- یک یا چند مثال داده می‌شود و

- تلاش می‌شود چگونگی پیدایش و دگرگونی آن پژوهش و ثبت شود.

شما می‌توانید

اصطلاح موردنظر خود را میان آنهایی که تاکنون وارد شده‌اند، بیابید.

برای این کار کلیدواژه (مدخل) یا یکی از واژه‌های تعیین‌کننده‌ی اصطلاح موردنظر خود را در بخش جستجو بنویسید و دستور جستجو بدهید.

اما شما می‌توانید با

- پیشنهادِ اصطلاح‌های تازه،

- پیشنهادِ تکمیل و اصلاحِ اصطلاح‌های موجود و

- نظرهای اصلاحی و تکمیلی خود

این فرهنگ را پربار‌تر و به بهتر شدن این پایگاه یاری کنید.

بهترین شیوه برای همکاری با پایگاه، نام‌نویسی در آن است .

لطفا پیش از پیشنهاد اصطلاح تازه، با استفاده از بخش جستجو مطمئن شوید که آن اصط. در فرهنگ موجود نیست.

پیشنهادهای داده‌شده پس از بررسی در فرهنگ وارد می‌شوند و در معرض استفاده‌ی همگان قرار می‌گیرند.

توضیح مثال معنی اصطلاح

گاوبندی که در اصل به‌معنی کار روی زمین با گاو بوده است، با گذشت زمان به‌نوعی قرارداد میان مالک و کشاورز اطلاق شد که به‌موجب آن، کشاورز اجازه می‌یابد مقداری از زمینِ متعلق به مالک را هرساله کشت کند و پولی به‌نام بهره‌ی مالکانه به مالک بپردازد. اما  بعضی از مباشران و مامورانِ گرفتن بهره‌ی مالکانه برای کسب سود بیشتر، با بعضی از خوش‌نشین‌های طرف قرارداد شریک می‌شدند و برای پایین آوردن میزان بهره‌ی مالکانه، مساحت زمین را کمتر از واقع تعیین می‌کردند. به‌این ترتیب، اصطلاح گاوبندی به‌معنی مجازی «ساخت‌وپاخت» رواج  یافت.

- حاجی بعد از آنکه با صاحبان کارخانه‌های آنجا، به‌قول خودش گاب‌بندی کرد، به حساب‌سوخته‌هایش رسیدگی کرد و در سیاست خود تجدیدنظر نمود.

(صادق هدایت – حاجی آقا)

- مثل روز روشن بود که اعضای کمیسیون با مدیر آن شرکت گاوبندی کرده‌اند. این‌ها تا سبیلشان چرب نشود، قراردادی با کسی نمی‌بندند.

تبانی؛ بندوبست؛ قرارومدار پنهانی؛

همدستی پنهانی برای استفاده‌ی غیرقانونی؛ ساخت‌وپاخت

گاوبندی