استفاده‌کننده‌ی گرامی

این پایگاه اینترنتی برای گرد‌آوری اصطلاح‌های زبان فارسی و دری (فارسیِ رایج در افغانستان) بنیان‌گذاری شده است. برای هر اصطلاح:

- معنی یا معنی‌های آن و

- یک یا چند مثال داده می‌شود و

- تلاش می‌شود چگونگی پیدایش و دگرگونی آن پژوهش و ثبت شود.

شما می‌توانید

اصطلاح موردنظر خود را میان آنهایی که تاکنون وارد شده‌اند، بیابید.

برای این کار کلیدواژه (مدخل) یا یکی از واژه‌های تعیین‌کننده‌ی اصطلاح موردنظر خود را در بخش جستجو بنویسید و دستور جستجو بدهید.

اما شما می‌توانید با

- پیشنهادِ اصطلاح‌های تازه،

- پیشنهادِ تکمیل و اصلاحِ اصطلاح‌های موجود و

- نظرهای اصلاحی و تکمیلی خود

این فرهنگ را پربار‌تر و به بهتر شدن این پایگاه یاری کنید.

بهترین شیوه برای همکاری با پایگاه، نام‌نویسی در آن است .

لطفا پیش از پیشنهاد اصطلاح تازه، با استفاده از بخش جستجو مطمئن شوید که آن اصط. در فرهنگ موجود نیست.

پیشنهادهای داده‌شده پس از بررسی در فرهنگ وارد می‌شوند و در معرض استفاده‌ی همگان قرار می‌گیرند.

توضیح مثال معنی اصطلاح

شلنگ تخته دراصل نوعی حرکت ورزشی در زورخانه و بخشی از مشق کشتی گیری بوده است که به ترتیب خاص بر روی تخته‌ای که بدین منظور ساخته شده بوده، انجام می‌شده است. اما بعدها رفته‌رفته با از میان رفتن رسم شاطری و عیاری، این نوع ورزش نیز متروک شد.

شِلَنگ یا شَلَنگ واژه‌ی عامیانه‌ و کهنه‌ی فارسی به‌معنی قدم بلند است:

چنین که بر در مردم شلنگ تخته خواهی زد
ترقی گر کنی آخر تو کشتی گیر خواهی شد. 

(سیدحسن خالص- از فرهنگ آنندراج)

- این پسره به‌عوض اینکه دنبال کار و زندگی باشه، صبح تا شب یللی‌تللی می‌کنه و شلنگ‌تخته می‌اندازه. آخه این هم شد کار؟

- با این موسیقی‌های اَجق‌وَجَق شلنگ‌تخته می‌اندازند و اسمش را هم می‌گذارند رقص ایرانی، این خارجی‌های احمق هم باور می‌کنند که این نوعی رقص اصیل ایرانی است.

بالا و پایین جستن و رقص بی‌قاعده و حرکات مستانه و غیرعادی کردن؛ رقص شتری کردن

شلنگ‌تخته انداختن/ زدن؛

شلنگ و تخته انداختن/ زدن