راهنمای
استفاده از
فرهنگ و همکاری
با آن
این
فرهنگ
اینترنتی
برای گردآوری
اصطلاحهای
زبان فارسی و
دری (زبان
فارسیِ رایج
در افغانستان)،
معنی، کاربرد
و چگونگی
پیدایش و دگرگونی
آنها بنیانگذاری
شده است.
استفادهکننده
از این فرهنگ
دردرجهی
نخست، نیاز به
یافتن اصطلاح،
دانستن معنی و
چگونگی
کاربرد آن در
جمله را دارد
اما گاه این
پرسش پیش میآید
که ریشهی
فلان اصطلاح
در کجاست،
چگونه شکل
گرفته و آیا
اصطلاح
مشابهی برای
آن مفهوم وجود
دارد. آنجا
که توضیحی در
مورد ریشه یا
چگونگی
پیدایش و
دگرگونی آن و
نیز نیاز به چنین
توضیحی وجود
داشته، این
توضیح بعد از
معنی و نمونه،
در آخرین ستونِ
مربوط به هر
اصطلاح داده
میشود.
اما
استفادهکننده
میتواند با
-
پیشنهادِ
اصطلاحهای
تازه،
-
پیشنهادِ
تکمیل و
اصلاحِ
اصطلاحهای
موجود و
-
نظرهای
اصلاحی و
تکمیلی خود
این
فرهنگ را
پربارتر و به
بهتر شدن این
پایگاه یاری
کند. بهترین
شیوه برای این
هدف، نامنویسی
در پایگاه است
.
جستجو
اصطلاحها
بر پایهی
اولین یا مهمترین
واژهی معنیبخش
بهآنها ردهبندی
میشوند. این
واژه که برای
هر اصطلاح با
حروف برجسته
نوشته میشود،
کلیدواژه
یا مدخل آن
اصطلاح است.
کلیدواژهها
بهوسیلهی
ویراستار در
برنامهی نرمافزار
داده میشوند.
شما میتوانید
با نوشتن
کلیدواژه در
بخش جستجو،
اصطلاح
موردنظر خود
را بیابید.
ازآنرو که
گاه تعیین مهمترین
واژهی معنیبخش
به یک اصطلاح
آسان نیست،
چنانچه
استفادهکننده
اصطلاحی را
زیر کلیدواژهی
موردنظر خود
نیافت، باید
بهواژهی
معنیبخش
دیگری از همان
اصطلاح
مراجعه کند.
روش دیگر
برای یافتن
اصطلاحِ
موردنظر،
جستجو در حروف
الفباست. با
کلیک کردن روی
حرف موردنظر،
اصطلاحهایی
ظاهر میشوند
که کلیدواژهشان
با آن حرف
آغاز میشود و
تا آن زمان در
فرهنگ وارد
شدهاند.
همکاری
با پایگاه
شما میتوانید
اصطلاحهایی
را که در
فرهنگ وجود
ندارند، به آن
وارد کنید.
برای این کار
باید روی پیشنهاد
اصطلاح تازه کلیک
کنید و در جدولی
که ظاهر میشود،
اصطلاح
موردنظر،
معنی و نمونهای
برای کاربرد
آن، یا حتا
یکی از اینها
را بنویسید.
همچنین اگر
توضیحی برای
آن اصطلاح میدانید،
میتوانید آن
را نیز در
ستون توضیح
بنویسید. اگر نمونهای
یا توضیحی را
از منبعی نقل
میکنید،
لطفا مشخصات
درست و کامل
آن منبع را
ذکر کنید.
همچنین اگر
اصطلاحی ویژهی
منطقه یا
گویش معینی
است، این نکته
را نیز تذکر دهید.
توضیحهای
طولانی در
چنین فرهنگی
نمیگنجند و
باید خلاصه
شوند.
لطفا
پیش از
پیشنهاد
اصطلاح تازه،
با دادن
کلیدواژه یا
یکی از واژههای
تعیینکنندهی
آن در بخش
جستجو، مطمئن
شوید که آن
اصط. در فرهنگ
موجود نیست.
البته شما میتوانید
اصطلاحهای
موجود را اصلاح
یا تکمیل
کنید.
از
استفادهکنندگان
گرامی
درخواست میکنیم،
از کاربرد
واژهها و
ترکیبهای
زشت یا
برخورنده به
اقوام، گروهها،
آیینها یا
باورها
خودداری کنند.
پیشنهادهای
دادهشده پس
از بازبینی و
تایید ویراستارانِ
پایگاه، در
فرهنگ وارد میشوند
و در معرض
استفادهی
همگان قرار میگیرند.
نقل
مطالب این
پایگاه با ذکر
منبع آزاد
است.
کاربرد
نشانههای
قراردادی
در
موردهایی که
دو اصطلاح
گوناگون درست
بهیکمعنی
باشند،
اصطلاحی که
کمتر رایج است،
با نشانهی ← بهاصطلاح
رایجتر
ارجاع داده میشود.
نمونه: «کلهی
کسی را خوردن ← «سر
کسی را خوردن». یعنی این
اصطلاح را میتوان
با همین معنی
زیر کلیدواژهی
«سر» یافت. در این
مورد، واژهی «سر»
با حرفهای
برجسته نوشته
شده، بهنشانهی
این که برای
پیدا کردن
اصطلاح «.سر
کسی را خوردن» باید به
کلیدواژهی «سر»
مراجعه کرد.
در
موردهایی که
لازم دانسته باشد
اصطلاحی به
مدخل دیگری
ارجاع داده شود
نیز از همین
نشانه
استفاده میشود.
نمونه: بهدرد لای
جرز خوردن ← کلیدواژهی
«لا». یعنی این
اصطلاح را میتوان
با همین ترکیب
زیر کلیدواژهی
«لا» یافت.
اصطلاحهایی
که به دو یا
چند صورت بهکار
میروند، پشت
سر هم یا زیر
هم نوشته میشوند
و با نشانهی ؛ (نقطه
ویرگول) مشخص
میشوند. نمونه:
آب در
دهان کسی
خشکیدن؛ آبِ دهان
کسی خشکیدن.
علامت
/ در
اصطلاحها بهاین
معنی است که
آن اصطلاح
ممکن است با
واژه یا
ترکیبِ پیش از
این علامت بهکار
رود یا با
واژه یا ترکیب
بعد از آن. نمونه:
«یک آشی برای
کسی پختن که
یک وجب/ چهار
انگشت روغن
رویش باشد».
یعنی این
اصطلاح میتواند
هم با «یک وجب
روغن»
و هم با « چهار
انگشت روغن»
بهکار رود.
همین قاعده دربارهی
معنی
اصطلاحها
نیز صادق است.
معنیهای
مترادف یک
اصطلاح با
علامت ؛ (نقطه ویرگول)
از هم جدا میشوند.
وجود واژه
یا ترکیبی
میان علامت []
(قلاب) در یک اصطلاح
بهاین معنی
است که آن
اصطلاح ممکن
است با یا بدون
آن واژه یا
ترکیب بهکار
رود. نمونه: «تخم لق چیزی
را [توی دهان
کسی] شکستن» یعنی این
اصطلاح میتواند
بهصورت « تخم
لق چیزی را
شکستنـن» یا «تخم
لق چیزی را
توی دهان کسی
شکستن» بهکار رود.
همین قاعده دربارهی
معنی اصطلاحها
نیز صادق است.
چنانچه نمونهای
که برای
اصطلاحی داده
شده، بهصورت
گفتگو میان
دوشخص باشد،
گفتار هر شخص
میان نشانهی " "
(گفتاورد یا
گیومه)
گذاشته میشود.
شیوهی
نگارش
تلاش میشود
تا اسمها جز
در موردهای
استثنایی با
نشانههای
جمع فارسی
یعنی «ها» یا «ان»
جمع بسته شوند
و تا جای ممکن
از شیوههای
جمع بستن عربی
پرهیز شود.
چنانچه
فاعل جملهای
جمع باشد،
بدون توجه به
اینکه جاندار
یا بیجان،
انسان یا
غیرانسان
است، فعل
مربوط به آن نیز
بهصورت جمع
بهکار برده
خواهد شد.
پارههای
هر واژه تا
اندازهای که
پذیرفتنی بهنظر
رسند، جدا از
یکدیگر ولی
بدون فاصله
نوشته میشوند.
در این مورد و
نیز در مورد
بیفاصله یا
بافاصله
نوشتن واژههای
مرکب از
«فرهنگ بزرگ
سخن» پیروی
خواهد شد.
در واژههایی
که به ه
غیرملفوظ
پایان مییابند
و در حالت
اضافی، وصفی
یا نسبی قرار
میگیرند، بهجای
همزه از «ی»
استفاده میشود.
نمونه: «جملهی»
بهجای
«جملة»، «شیوهی»
بهجای «شیوة».
فهرست حرفها
و نشانههای
اختصاری
واژهیا
ترکیب کامل |
حرف
یا نشانهی
اختصاری |
واژهیا
ترکیب کامل |
حرف
یا نشانهی
اختصاری |
رجوع شود به |
|
اصطلاح |
اصط. |
یا |
/ |
مقایسه شود
با |
مق |
نشانهی نقل
قول |
" " |
هجری شمسی |
ه.ش. |
|
|
هجری قمری |
ه. ق. |
|
|
میلادی |
م. |
|
|
پیش از میلاد |
پ.م. |